پیامبر اسلام در سنین جوانی کسب و کار مشخصی نداشت، اما در این ایام بیشتر به چوپانی و گوسفند چرانی می پرداخت تا زحمات کاکایش، ابو طالب را جبران نماید.
اما بعد از مدتی که روزگار را به چوپانی سپری نمود، دست از این کار کشید و به تجارت پرداخت. البته هدف پیامبر از چوپانی، تهیه ی خرج و مخار زندگی بود، و دیگر اینکه بهتر توانست آیات و نشانه های خداوند را از جمله عظمت آسمان، زمین، خورشید، ستارگان، ماه و غیره را ببیند.
پیامبر اسلام در سن بیست و پنج سالگی به قصد تجارت با سرمایه ی «خدیجه» روانه شام شد. بخاطر اینکه «خدیجه» زنی ثروتمند و پولدار بود، افرادی را اجیر می نمود تا با سرمایه ی او به تجارت بپردازند.
وقتی که «راستگویی» و صداقت پیامبر اسلام به گوش خدیجه رسید، فردی را نزد پیامبر اسلام فرستاد و به پیامبر پیشنهاد داد که با غلام او «میسرة» برای تجارت به شام برود،
به خاطر اینکه شغل مردم قریش تجارت بود، پیامبر این پیشنهاد را پذیرفت و همراه «میسره» غلام خدیجه به شام رفتند.
خدیجه نیز پیشنهاد کرده بود مبلغ بیشتری را از آنچه به دیگر بازرگانی می داد، به پیامبر اسلام بدهد.
مطلب قبلی
مطلب بعدی