صورت های قتل عمد- بخش دوم
نگارنده: نورالله کوثر
آنچه تا اینجا تحقیق نموده آمدیم به کلیات قتل انواع و اقسام و برخی احکام آن برمیگشت. حالا با توجه به عنوان بحث صورتها قتل عمد و آرای فقهای شریعت اسلامی پیرامون آن را به بحث و تحقیق میگیریم.
اگربا یک دید کلی و عمومی به تعاریفی که مذاهب برای قتل عمد ارایه کرده اند بنگریم و بخواهیم که صورتها و اشکال آن از منظر فقها را ترتیب و تنظیم کنیم به نه (9) صورت قتل عمد برمیخوریم که ذیلا به ذکر آنها پرداخته میشود.
قتل با آلت برنده که جسم را میشگافد
منظور از آلت برنده هر آلتی است که پوست را قطع و به بدن نفوذ میکند مانند: اسلحه گرم، شمشیر، سنگ و چوب تیز، شیشه، استخوان وغیره.
اینگونه قتل به اتفاق همه فقها قتل عمد بوده و موجب قصاص میباشد.
قتل با آلت مثقل (سنگین)
آلت مثقل به آلتی گفته میشود که خصوصیت برندگی نداشته و جسم را نمیشگافد مانند: عصا چوب، سنگ بزرگ و…
در اینکه قتل با آلت مثقل، قتل عمد محسوب میشود و یا نه؟ فقها اختلاف نظر دارند.
الف – از نظرامام ابو حنیفه (رحمه الله) قتل با آلت مثقل (که آهن باب نباشد) قتل شبه عمد بوده و موجب قصاص نمیباشد.
دلیل: امام ابو حنیفه (رحمه الله) برای اثبات دیدگاه خود به این حدیث استناد نموده است که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میفرماید: [ألا إن قتیل الخطا شبه العمد قتیل السوط و العصاء و فیه مأّة من الابل]
ترجمه: {آگاه باشید کسی که بصورت شبه عمد؛ با ضرب تازیانه و عصا چوب به قتل میرسد، دیت وی صد شتر میباشد.}
ملاحظه میشود که حدیث فوق در برابر قتلی که با تازیانه و عصا چوب بهوقوع پیوسته، دیت قرار داده است نه قصاص؛ اگر قتل با اینگونه آلت، قتل عمد باشد مجازات آن “قصاص” قرار داده میشد نه دیت؛ و معلوم است که عصا چوب میتواند ثقیل باشد و یا سبک، و حدیث فوق بصورت مطلق آمده و تفاوتی بین آن دو (از لحاظ حکم) نگذاشته است.
ب- از نظر جمهور فقها قتل با آلت مثقل قتل عمد بوده و موجب قصاص میباشد .
دلیل: دیدگاه جمهور بر اساس دلایل ذیل استوار است:
- آیات وارده در مورد قصاص عام بوده و فرقی بین ابزار قتل نکرده است که باید جارح باشد یا مثقل.
پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در قتلی که با آلت مثقل بوقوع پیوسته بود، قاتل را قصاص نمود: (و ثبت… أن نبی- صلی الله علیه وسلم- رض رأٌس یهودی بین حجرین، کان قد قتل بهما جاریه من الانصار)
«یکنفر یهودی سر کودکی را روی سنگ نهاده و با سنگی دیگری بر سرش کوبیده و او را به قتل رسانیده بود، رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) به همان صورت او را قصاص نمود.»
بنابر این دانسته میشود که قتل با آلت مثقل، قتل عمد بوده و موجب قصاص میباشد؛ زیرا اگر قتل شبه عمد بود، حکم به دیت میشد نه به قصاص.
ترجیح:
با توجه به صراحت دلیل جمهور و امکان تاویل حدیث مورد استناد امام ابوحنیفه (رحمه الله) دیدگاه جمهور در این مساله بهنظر من راجح و برتر میباشد. (والله اعلم)
تاویلی که در ارتباط به دلیل امام ابوحنیفه (رحمه الله) وجود دارد، این است که منظور از آلت ذکر شده (عصا) در آن حدیث آلت مثقل نیست که غالباً میکشد؛ بلکه منظور آلتی کوچکی است که غالباً نمیکشد؛ زیرا عصا در پهلو سوط (تازیانه) ذکر شده و تازیانه عقلاً نمیتواند در قطار آلات مثقل قرار داشته باشد، به همین دلیل واژه “عصا” حمل به عصای کوچک میشود.
قابل یاد آوریست که این دو دیدگاه ” شناخت و تحقیق قتل عمد” را که قبلا ذکر شد، بر اساس دلایل فوق بنا نهاده اند؛ بنابر این اختلاف میان آنها در مورد آن عده صورتهای قتل عمد که ذیلا ذکر میشود بر بنیاد همین دلایل استوار است.
- قتل با لمباشرت: قتل با لمباشرت آن است که جانی، شخصی را مورد ضرب قرار بدهد که با لذات (و بدون واسطه) باعث مرگ مضروب شود مانند: جرح، ذبح با کارد، فشار دادن گلو و حبس جریان تنفس و …که مستقیماً مرگ را بار میآورد.
این نوع قتل (در صورت وجود قتل عمد) به اتفاق فقها و مذاهب قتل عمد محسوب شده و موجب قصاص میباشد.
قتل بالسبب
چنانچه در بحث انواع قتل تذکر داده شد: عبارت از قتلی است که بصورت غیر مستقیم و یا به واسطه به وقوع میپیوندد.
در مورد این که آیا این قتل، قتل عمد محسوب میشود یا نه دو دیدگاه وجود دارد که تفصیل آن در اینجا گنجایش ندارد.
مسموم نمودن (خلط زهر به غذا و دادن آن به شخصی): مسموم نمودن در واقع فراهم نمودن زمینه و سبب قتل است؛ بنابر این قتلی که با این عمل و به این طرز انجام میشود «قتل بالسبب» محسوب میگردد و در مورد اینکه اینگونه قتل، قتل عمد و موجب قصاص پنداشته میشود و یا نه؟! دیدگاههای متفاوتی وجود دارد و بهصورت فشرده باید گفت:
– تسمیم؛ به نزد مالکیها و حنبلیها قتل عمد محسوب شده و موجب قصاص میباشد
– تسمیم؛ به نزد شافعیها نیز قتل عمد محسوب میشود؛ ولی با یکی از این دو شرط:
الف: غذای زهر آگین به کودک غیر ممیز -پایینتر از سن هفت سالگی- و یا به دیوانه داده شود.
ب: با جبر و اکراه به انسان عاقل خورانیده شود، در هر یکی از این دو حالت قتل عمد و موجب قصاص پنداشته میشود؛ اما اگر در پیشکردن غذای مسموم به انسان اجباری در کار نباشد قتل شبه عمد به حساب رفته و موجب دیت میباشد نه قصاص.
- تسمیم؛ به نزد حنفیها در حالت اکراه قتل شبه عمد محسوب شده و موجب دیت میباشد؛ ولی در غیر این حالت تنها موجب تعزیر شناخته میشود نه قصاص و نه دیت.
انداختن در هلاکت
این نوع قتل دارای اشکال متعددی میباشد که بهطور نمونه چند شکل آن ذیلاً ذکر میشود:
- یکجا نمودن انسانی با شیر و پلنگ در جای تنگ
- انداختن مار یا گژدم در بستری کسی
- پیش نمودن انسانی به دیوانه که او را به قتل برساند
- تیله نمودن یا پیش انداختن کسی به جلو موتر در حال حرکت و…
این صورت از قتل نیز مورد اختلاف قرار گرفته است و عمدتأ در این مورد سه دیدگاه وجود دارد:
- دیدگاه حنفیها: آنها میگویند قتل با این اشکال نه موجب قصاص است و نه دیت، و مجرم در این صورتها تنها تعزیر میشود یعنی مورد لت و کوب قرار گرفته و تا مرگ زندانی میشود.
- دیدگاه مالکیها: فقهای مذهب مالکی میگویند همه آن موارد قتل عمد بوده و موجب قصاص میباشد؛ اعم از اینکه فعل حیوان (شیر، مار و غیره) غالباً کشنده باشد و یا نه.
قابل توجه است که ادعای مجرم مبنی بر اینکه عمل وی از روی شوخی بوده نه دشمنی پذیرفتنی نیست.
حنبلیها در مسئله فوق مانند مالکی نگریسته میگویند اگر انسانی را بسته نموده، پیش روی درندهای قرار بدهد و یا با مار در محل تنگی یکجا نماید که به قتل برسد، قتل عمد بوده و موجب قصاص میباشد.
- دیدگاه شافعیها: شافعیها این موارد از قتل را مورد تحلیل بیشتر قرار داده و بر اساس چگونگی وقوع و انجام آنها 0بین صورتهای متحمل) فرق گذاشته اند.
اگر انسانی را با حیوان درندهای در محل تنگی قرار بدهد که او را به قتل برساند قتل عمد بوده و موجب قصاص میباشد؛ زیرا گمان اغلب بر این است که مجنی علیه (در چنین حالتی) توسط آن حیوان به قتل میرسد؛ ولی اگر او را در جنگل و یا محل وسیعی نزد حیوان درندهای قرار بدهد که به قتل برسد، قصاص لازم نمیشود؛ زیرا این عمل یک نوع تسبب ناقص غیر ملجی در قتل است و چنین تسبب مستلزم قصاص شمرده نمیشود.
قتل با غرق کردن و به آتش کشیدن
الف- غرق کردن: در خصوص اینکه غرق کردن قتل عمد میباشد و یا نه دو دیدگاه وجود دارد:
- امام ابوحنیفه (رحمه الله) میگوید: قتل ناشی از غرق، قتل شبه عمد بوده و موجب دیت میباشد؛ زیرا در این قتل ابزار قتل عمد (که آلت جارحه و آماده شده برای قتل میباشد) بکار برده نشده است .
- جمهور فقها میگویند: قتل بصورت غرق، قتل عمد بوده و موجب قصاص میباشد؛ زیرا تحقق قتل عمد بسته به استعمال آلت آن است که در اینجا آن آلت به کار گرفته شده است.
قابل توجه میدانم که غرق نمودن، دارای اشکال و جزئیات متعدد و احکام مخصوص به خود است که مستلزم بحث تفصیلی بوده و از حوصله این تحقیق فراتر است.
ب- به آتش کشیدن: این صورت از قتل به اتفاق همه مذاهب قتل عمد و موجب قصاص میباشد؛ زیرا بنابر ضابطه مذاهب، تعریف قتل عمد در مورد اینگونه قتل صدق میکند.
قتل با بند نمودن جریان تنفس (فشار دادن گلو)
در مورد عمدی بودن این قتل نیز اختلاف وجود دارد.
الف- امام ابو حنیفه (رحمه الله) میگوید: قتل ناشی از حبس جریان تنفس، قتل شبه عمد بوده و موجب دیت میباشد؛ زیرا آلتی بکار به کار برده شده، از قبیل ابزار قتل عمد نمیباشد.
ب- جمهور علما میگویند: قتل با فشار دادن گلو قتل عمد و موجب قصاص میباشد؛ زیرا فشار دادن گلو یکی از موارد استفاده از ابزار قتل عمد به حساب میرود.
قتل با حبس و خودداری از دادن غذا و نوشیدنی
در باره اینگونه قتل نیز اتفاق نظر وجود ندارد و عمدتاً دو دیدگاه در این زمینه ذکر شده است:
الف- امام ابو حنیفه (رحمه الله) میگوید: گرسنگی باعث مرگ شده نه حبس، و آنچه مجرم انجام داده تنها اینست که مجنیعلیه را زندانی کرده؛ بنابر آن مجرم در این حالت نه به قصاص محکوم میشود و نه به دیت.
ب- جمهور فقها میگویند: قتل ناشی از حالت فوق الذکر قتل عمد و موجب قصاص میباشد؛ زیرا منع طعام و اشیای نوشیدنی مانند آب وغیره… عادتاً باعث مرگ میشود، چنانچه منع جریان تنفس مرگ را بار میآورد .
قابل توجه است که باید بکار گیری اسباب مرگ در موارد فوق طوری باشد که غالباً گمان مرگ مجنیعلیه برده شود مثلا: مدت حبس آنقدر طولانی شود که به گمان اغلب باعث مرگ شود.
قتل با تخویف و ترساندن
این قتل برخلاف صورتهای گذشته با یک فعل معنوی (نه مادی) انجام پذیرد مانند: چیغ زدن، کشیدن شمشیر به روی کسی، سر به پایین نمودن شخصی از جای بلند، انداختن مار در بستر کسی (که از ترس فوت نماید) و صورتها و اشکال دیگری از این قبیل كه به قتل منتهی میشود.
نظریات علما در مورد این صورتهای از قتل نیز مختلف است بدین شرح:
الف- حنفیها میگویند: این صورت از قتل نه موجب قصاص میباشد و نه موجب دیت؛ زیرا سبب و عملی که در این موارد به قتل انجامیده، کافی برای ضمان و تاوان نمیباشد.
ب- به نظر مالکیها این گونه قتل، قتل عمد و موجب قصاص پنداشته میشود؛ اما با این شرط که عمل مجرم از روی دشمنی و تجاوز باشد نه از نگاه شوخی یا تادیب و تنبیه.
شافعیها و حنبلیها به این عقیده اند که اگر فعل مجرم عمداً انجام شده باشد قتل ناشی از آن، قتل شبه عمد و موجب دیت میباشد و الا قتل خطا به حساب میرود.
ملاحظه: قابل یادآوری است مطالعهای که روی انواع قتل و از جمله صورتهای قتل عمد انجام شد ظاهراً به صورت موجز، فشرده و غیر فراگیر جلوه خواهد کرد؛ اما با توجه به ظابطه استخراجی مجتهدین از نصوص شرع و با توجه به بحثی که روی ابزار قتل و ترجیح دیدگاه راجح و برتر صورت گرفت، امیدوارم خواننده گرامی به معلومات کافی و قناعت بخش درین مورد دست یابد.
با این توضیح روی قتل و انواع آن میپردازم به موضوع دیگر مرتبط به بحث ” شرط در نظر گرفته شده در قتل”
طوریكه هویداست جزای قتل عمد که شروط آن متوفر شود قصاص بوده و برای لزوم قصاص و اجرای آن بالای قاتل وجود یک شرط در عملیه قتل لازم است و آن این است که باید قتل مباشرتاً و مستقیماً و بدون واسطه صورت گرفته باشد. به عباره دیگر قتل بالسبب نباشد.
در اشتراط شرط فوق نیز اختلاف نظر وجود دارد.
رای حنفی ها که میگویند: شرط لزوم قصاص در خود قتل اینست که قتل مستقیماً و بالمباشرت صورت گیرد؛ بنابر این با قتل بالسبب قصاص لازم نمیشود؛ از اینرو اگر چاهی در راه عامه حفر شود و شخصی در آن پرت شده فوت نماید، حافر قصاص نخواهد شد.
دلیل: حنفیها برای اثبات نقطه نظر خویش میگویند: قصاص که قتل مستقیم است نمیتواند با قتل بالسبب که غیر مستقیم است برابری نماید و معلوم است که مساوات و همگونی بین قتل و قصاص در لزوم و اجرای قصاص حتمی و شرط است.
دیدگاه اکثریت دانشمندان: در این دیدگاه هیچ فرق و تفاوتی بین قتل مستقیم و غیر مستقیم نشده است و با قتل بالسبب قصاص لازم میدانند.
دلیل: جمهور دانشمندان برای اثبات ادعای خود استدلال نموده میگویند: یکی از صورتهای قتل بالسبب قتل از طریق مسموم ساختن است و قتل از این طریق موجب قصاص است. روایت شده است: [إن یهودیه أتت النبی -صلی الله علیه و سلم- بشاة مسمومة فاکل منها النبی -صلی الله علیه و سلم- و بشربن البرا بن معرور فلما مات بشرا ارسل الیها النبی -صلی الله علیه و سلم- فاعترفت فامربقتلها]
ترجمه: {زن یهودی گوشت مسموم شده را برای پیامبر (صلی الله علیه وسلم) آورد از آن گوشت پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و بشر فرزند براء فرزند معرور خوردند و چون سم پاشی شده بود بشرجان داد. پیامبر (صلی الله علیه وسلم) آن زن را احضار نموده باز خواست نمود، و او اعتراف کرد؛ پس پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به قتل وی دستور داد}.
از این حدیث استفاده و استنباط میشود که قتل بالسبب موجب قصاص است اگرچه درین حدیث یکی از صورتهای قتل بالسبب موجب قصاص قرار داده شده؛ ولی سایر صورتهای قتل بالسبب به آن قیاس میشوند.
ادامه بحث در مطلب بعدی…