بدیل اسلام دربرابر نظام سرمایه داری
یگانه قانونی که اسلام دربرابر نظام سرمایه داری پیش بینی کرده و با تصویب آن از همه دولت های سرمایه دار گویی سبقت ربوده این است که کارگر را با سرمایه دار در منافع شریک دانسته حتی بعضی از فقهاء مالکی مذهب حدود شرکت را تا نصف تعیین نموده اند، باین ترتیب که همه مخارج سرمایه گزاری را سرمایه دار بعهده بگیرد و کارگر هم در کار خود استقلال کامل داشته باشد، و بنابراين، سعی سرمایه دار با کوشش کارگر در تولید مساوی بوده و روی همین اصل در آمد را در میان هر دو برادرانه و متساوی تقسیم مینماید.
بلی، یگانه حقیقتی که در اینجا از این قانون نمایان میشود این است که اسلام پافشاری عجیب و عنایت بخصوصی در بسط عدالت اجتماعی میان توده مردم از خود نشان داده و در طرز تفکر و اجراء آن بر تمام نظامهای جهان سبقت جسته و در تصویب قوانین بههیچگونه فشار اقتصادی سر فرود نیاورده است، همان فشاریکه بعداً در جهان بصورت نیروی فعال پدید آمد، و در دنیای کمونستی پیش از همه جا نمایان شد و همچنین اسلام هرگز مبارزه طبقاتی را در انشاء قوانین خود مؤثر ندید، همان طوریکه بعضی رهبران آئین اقتصاد گمان میکنند که تنها عامل فعال در تحولات اقتصادی مبارزه طبقاتی است.
بهعلاوه صنعت را در بدو تشکیلات آن یک رشته کارهای کوچک و ساده دستی تشکیل میداد و عدهی کمی کارگر در این کارگاههای ساده مشغول میشدند، و همین اندازه قانون اسلام که گفته شد بس بود که روابط کارگر و کارفرما و سرمایه و کاررا بر اساس عدالت اجتماعی بی نظیری اداره کند که هنوز هم اروپا در طول تاریخ خود از حقیقت آن آگاه نگشته است.
اما متأسفانه فقه اسلامی در این نقطه متوقف ماند گرچه همین اندازه نیز خود مقام ارجمندی است زیرا که بعد از این تاریخ از هر طرف مصیبتهای گوناگون عالم اسلامی را فرا گرفت.
گاهی از غارت مغولهای خونخوار، و گاهی از حاکمان ظالم و جابر و سقوط نکبت بار اندلس و بالاتر از همه بروز اختلافات داخلی و شروع جنگهای خانوادهگی نیروی مسلمانان را بهتحلیل برده و از پیشرفت بازداشت، و در اثر این آشفتگی های نوپدید افکار آنان بطور کلی از کار افتاد و احساسات روحی و جسمی آنان فرسوده گشت، بطوریکه هنوز هم آثار شکستهگی از دور از ناصیه مسلمانان هویداست.
و از جانب دیگر، در اثناء توقف فقه اسلامی و نابسامانی اوضاع مسلمانان و بعد از اختراع ابزار مکانیکی دنیا با سرعت سرسام آوری رو بهتحول پیشرفت، و هر روز اختراعات جدید و کشفیات نوپدیدی در عالم پیدا شد، و همچنین روابط نوظهوری در میان طبقات بشر بهوجود آمد و متأسفانه عالم اسلامی در اثر همین گرفتاریها و ضعف نیروی داخلی نتوانست در این میدان شرکت کند، و همچنین نتوانست مناسب با این تحولات نوپدید قوانین خود را تصویب نماید. اما هرگز عدم پیشرفت فقه اسلامی دلیل بر نارسا بودن شریعت و نظام اسلام نخواهد بود، زیرا که فقه مقامی و شریعت مقام دیگری است، شریعت یک مقام ثابت قانون گذاری است که همه قوانین عمومی در اختیار او است.
و گاهی هم از طریق ارشاد و راهنمایی بهتفصیلات بس دقیق اشاره میکند، اما فقه عبارت از قانون متحولی است که از مقام شریعت و قانون گذاری مناسب هر عصر و زمانی گرفته میشود و یک عنصر نوپدید و مترقی است که هیچوقت مخصوص بهزمان و ملت معین نیست. بهعلاوه اگرچه فقه اسلامی دستخوش حوادث و گرفتار بحران شد ما در مقابل تحولات اقتصادی و پیشرفت رژیم سرمایه داری در تطبیق و اجرای قوانین فقهی و فهمیدن احکام از شریعت اسلامی بهزحمت زیاد نیازمند نیستیم، زیرا که اسلام با قوانین روشن و غیر قابل تأویل خود همیشه ما را رهنمایی کرده و میکند.
تاریخ نویسان اقتصاد میگویند که رژیم سرمایه داری در اثناء جهش و جنبش خود از آن صورت ساده و سودمندی که در بدو تشکیلات خود داشت خارج و به شر و فساد گریبان گیر عمومی امروز مبدل گشت و بهتدریج پایه و بنیان خود را بر اساس قرضهای محلی استوار نموده و در اثر همین روش تدریجی نظام بانک داری پدید آمد که در اداره عملیات ننگین سرمایه داری نقش مهمی را بازی کرد و در مواقع لزوم هر مبلغی را که سرمایه دار برای گردش کار احتیاج پیدا کند بانک بعنوان وام و اعتبار پرداخته و در مقابل آن سودی دریافت میکند.
حالا ما محتاج نیستیم که در تفصیلات مسائل پیچیده اقتصاد وارد شویم، زیرا این یک حقیقت انکار ناپذیر است که هر کسی بخواهد بهتفصیل این مشکل را مطالعه نماید باید کتابهای اقتصاد را یک بهیک تا آخر ورق بزند بلکه یگانه چیزیکه در اینجا برای ما مهم بوده و ناگزیر باید اشاره کنیم این است که اکثریت این وامها و همچنین اعمال بانک داری بر پایهی ربا استوار است و ربا در اسلام با صراحت کامل و دلیل روشن تحریم شده است.
همچنین با اعتراف دانشمندان اقتصاد و با مشاهده خود ما در عصر حاضر این رقابتهای شدید سرمایه داری سرانجام به ورشکستهگی شرکتهای کوچک و یا ادغام آنها در یکدیگر برای تشکیل شرکت های بزرگ منتهی میشود، و در هر دو صورت مسلماً سرمایه داری موجب احتکار خواهد شد و با دلایل قطعی احتکار نیز در قانون اسلام مانند ربا حرام است. بنابراين، اگر رژیم سرمایه داری در بحبوبه قدرت حکومت اسلامی بهوجود میآمد هرگز نمیتوانست این اندازه واژگونه ترقی کرده و بهاین صورت نا زیبای امروزش نمودار شده موجب بروز بردهگی و استعمار ملت ها گشته و بهجنگ های خانمان خراب کن و کشتار های وحشت انگیز منتهی گردد.
پس در این صورت میتوان گفت که سر نوشت آن چه بود؟ و سرانجام آن بهکجا میرسید؟ آیا در همان حدود صنعت های ساده که در دسترس فقه اسلامی قرار گرفته بود باقی میماند!! و یا راه دیگری که بهروزی و پیروزی بشریت در آن بیش تر بود پیش گرفته و از بیراهه خطرناک شر و فساد دوری میجست، آری، این سئوال ها نباید بیجواب بماند.
اما توقف صنعت در حدود سادهگی اولی خود عملی است که بدون شک اسلام با آن موافق نخواهد بود، زیرا همه میدانند که این نظام بی نظیر از بدو پیدایش خود هرگز از کوچکترین خیر و سعادت بشر جلوگیری نکرده و تا ابد هم نخواهد کرد.
بنابراين، اختراعات در سایه عنایت آن بهناچار بهراه خود ادامه میداده و بطور یقین اسلام نیز در پیشرفت ومسایل تولید تا رسیدن به نتیجه نهایی از کمک های شایان توجه خود کوتاهی ننموده و از هیچگونه فداکاری خودداری نمی کرد.
و اما پیشرفت و جنبش های روابط تولیدی بهصورت دیگر غیر از آنکه در طی قرنهای نوزده و بیست در ممالک اروپا معمول شد همان است که ما میگوئیم: ممکن بود با همکاری و پرورش صحیح قوانین اقتصادی مطابق نظریات اسلام پیشرفت نموده و زمام امور اقتصادی عاقلانه تری را بدست گیرد چنانکه سابقه ودر مسئله شرکت کارگر و سرمایه دار تا حد و نصف درآمد در فقه اسلام اشاره شد، بلی، اسلام با این قانون حکیمانه در یک آن در مقابل دو خطر بزرگ فداکاری و از خود گذشتهگی نشان میدهد، بهاین ترتیب یکی اینکه جامعه را از افتادن بهدامن ناپاک ربا و احتکار که هر دو را قانون اسلام تحریم نموده نجات می بخشد.
و دومی اینکه از ستمهای ناروا و ضد انسانی که درباره کارگران معمول و سرانجام آنان را بهطور اجبار بهدام سرمایه داران دچار میکند تا با فجیع ترین وضعی خون آنان را بمکند و در پست ترین شرایط بهبردهگی و عبودیت وادارند، و پس از بهره برداری کامل در گودال فقر و بدبختی آواره گذاشته و به زندگی ذلت باری که از هر سو شخصیت بشریت را پایمال بکند دچار خواهند کرد آزاد میسازد٬زیرا از شأن اسلام دور است که اینگونه اعمال ضد انسانی را در جهان بهرسمیت بشناسد.
برعلاوه مجموعه قوانین اسلام از اول طوری تنظیم شده که خود بهخود از مشکل تراکم تولیدی جلوگیری میکند.
منبع: اسلام ونابسامانیهای روشنفکران، جلد اول. نویسنده محمد قطب (رح)، مترجم: محمد علی عابدی
ترتیب کننده: وسیم احمد ادیب